دیگر از جمعهها دلِ خوشی نداریم
جمعههایی که هم تو را از ما گرفت
و
هم
هزار و اندی سال است که چشممان را به در خشک کرده…
جمعهها برای ما شده یوم الحسرت
هم از داغِ تو
هم از دردِ فراقِ پسرِ کعبه
و
هم
درد و داغِ دوری از ششگوشه
جمعه که میشود لبخندت از قاب عکس با بارانِ چشمها کش میآید و تو چه آرام تکیه زدهای به اَبدآباد و عِندَ ربّهم یُرزَقون شدهای.
باغت آباد با این مِی که به دلها ریختی و دارِ تاکِ ? عشقت را پیچ ? ? کردی به گلدستهای از صحن و سرای علمدار
#بیستویکمینجمعهبدونسردار
#به_قلم_خودم
#بس_که_نالیدم_دلم_شش_گوشه_شد
#ما_که_خاکستر_شدیم_ارباب
#دلنوشته_های_طلبهء_اربعینی ? ?
#فتحقدسخونبهایت
#صدوچهلوهفتروزبیتوبودن
[جمعه 1399-03-09] [ 06:23:00 ق.ظ ]